انفورماتیک: واژه ای که باید روی آن بحث کرد.
انفورماتيك. اين كلمه برابرنهاده واژه فرانسوي Informatique (انگليسي Informatics) است و از لحاظ اصطلاحي عبارت از مطالعه ساختار و ويژگيهاي اطلاعات و كاربرد فنآوري براي سازماندهي، ذخيرهسازي، بازيابي، و اشاعه آن است. در مورد مفهوم و مصاديق آن اختلاف نظر وجود دارد. كاكِل انفورماتيك را مترادف با فنآوري اطلاعات ميداند و معتقد است كه انفورماتيك عموماً به معني كاربرد خردمندانه و نظاميافته فنآوري اطلاعات در توسعه اقتصادي، اجتماعي، و سياسي است، و حال آنكه دانشگاه ادينبورگ، انفورماتيك را شامل مطالعه ساختار، رفتار، و تعامل نظامهاي محاسباتي طبيعي و مصنوعي ميداند.
تاريخچه. توجه خاص به موضوع انفورماتيك در فاصله سالهاي 1979 تا 1984 آغاز شد. در اين سالها، در همايشهاي جهاني مديريت رادیو، نظم نوين اطلاعرساني و ارتباطات جهاني، و جريان فرامرزي اطلاعات بحثهاي مهمي مطرح شد. سلسله مباحثهایي كه درباب سلطه ارتباطات و كنترل كشورهاي توسعهيافته بر بازار اطلاعات آغاز شد بر شدت اين بحثها افزود. كشورهاي در حال توسعه احساس كردند كه اهداف مشروع آنها ناديده گرفته شده است؛ به همين سبب، تمركز بحثهاي ارائهشده در همايش مديريت راديو در سال 1979 پيرامون تمايل ايالات متحده به اجراي سياست "هر كه زودتر" در مورد اخذ موقعيت از ماهوارهها و فركانسهاي فعال آن بحث ميكرد. در سال 1985، در يكي از نشستهاي اتحاديه بينالمللي ارتباط دوربرد تصميم گرفته شد كه به كشورهاي در حال توسعه نيز اجازه داده شود كه بهمنظور استفادههاي احتمالي آينده از ماهوارهها درخواست موقعيت و فركانس كنند.
با ورود ماهوارههاي پخش مستقيم و همپوشاني در كشورهاي همجوار كه نسبت به سياست آزادي اطلاعات در كشور هدف نگرش كاملاً متفاوتي داشتند، اين موضوع اهميت بيشتري يافت.
نشستهاي نظم نوين اطلاعرساني نيز براي بحث درباره گزارش مكبرايد ـ كه در سال 1980 منتشر شد ـ و تحليل مسائل ارتباطي در جوامع نوين در يونسكو برگزار شد. در گزارشهاي مندرج در جرايد ايالات متحده، يونسكو دشمن آزادي جرايد قلمداد شد، اما ماسمودي در سال 1984 ادعا كرد كه جريان اطلاعات ميان كشورهاي شمال و جنوب توازن ندارد و كشورهاي توسعهيافته بر 90 درصد دامنه پخش امواج راديويي كنترل دارند. نتيجه اين شد كه نسبت به نيازهاي كشورهاي در حال توسعه بياعتنايي شود و نوعي استعمار سياسي، اقتصادي، و فرهنگي تداوم يابد.
بنابر اظهارات سورپرنانت، جلسات آكنده از تنش، اتهام، و مانورهاي سياسي بود. ماحصل جلسات اين شد كه بخش زيادي از گزارش مكبرايد ناديده گرفته شود. در سال 1984 ايالات متحده حمايت خود را از يونسكو قطع كرد.
موضوع انفورماتيك. انفورماتيك هنوز مرحله شكلگيري را ميگذراند و تقريباً در همان شرايطي به سر ميبرد كه رشتههايي مانند سيبرنتيك، نشانهشناسي، زبانشناسي ساختاري، و برخي رشتههاي علمي جديد قرار دارند. به همين سبب، موضوع آن دائماً در حال پالايش و بهبود است. از نظر ميخائيلوف، موضوع انفورماتيك شامل فرايندها، روشها، و قوانين عناصر ثابت (پيشينهها)؛ و پردازش تحليلي و تركيبي، ذخيرهسازي ، بازيابي، و اشاعه اطلاعات علمي است. چيستياكوف ديدگاه ميخائيلوف و ديگران را نقد كرده و معتقد است كه موضوع انفورماتيك رابطه مدلهاي نظامهاي اطلاعاتي با مدلهاي پردازش اطلاعات است.
در سال 1972، در اجلاس مؤسسه مطالعات پيشرفته اطلاعرساني ناتو در سون اسپرينگز پنسيلوانيا، و نيز در يكي از جلسات كميته مطالعات مربوط به "تحقيق در مباني نظري اطلاعات" در فيد، موضوع انفورماتيك از ديدگاه نظريه مديريت و نظريه سيستمها مورد بررسي قرار گرفت. افرادي مانند مل نيكوف، مورانيوسكي، و برنشتاين نيز اعتقاد دارند كه دامنه موضوعي اين رشته بايد توسعه يابد و تحليل محتوايي را نيز دربر گيرد. به عقيده ملنيكوف و مورانيوسكي: "وظيفه اصلي انفورماتيك تعيين معيارهايي براي تطابق اطلاعات بررسيشده با نوع مشكلات حلشده (اعم از فني ـ توليدي، علمي، و اجتماعي ـ سياسي) است، مشروط بر اينكه اين اطلاعات قابل دسترس باشد و بر مبناي نظامي نشانهاي، مدون و مضبوط شده باشد". از نظر برنشتاين "انفورماتيك علم فرضيههايي است كه عمل شناسايي جهان پيرامون و بهكارگيري نتايج اين شناخت، و مظاهر و تحقق آنها را به شكل جرياني از تقاضاها و مواد اطلاعاتي (نتايج) پيوند ميدهد".
ميخائيلوف و ديگران (1984) گسترشهاي پيشنهادي اينان را نامعتدل ميدانند و عقيده دارند كه مباحث انفورماتيك شامل ساختار اطلاعات علمي، مفاد كلي اطلاعات علمي، و قوانين همه فرايندهاي ارتباطات رسمي و غيررسمي علمي است؛ و همچنين معتقدند كه مرحله آغازين هر رشته علمي، در هنگامي كه گرايشهاي متعددي در حل مسائل آن بهكار ميرود، با خطرهاي متعددي مواجه است. علم جوان، و بهويژه طرفداران جوان آن، در معرض "بيماريهاي دوره كودكي" هستند. در اينجا، خطر در كوششهاي غيرموجّهي است كه براي گسترش يا محدود كردن تحقيقات انفورماتيك بهعمل ميآيد. آنان اظهار ميدارند كه امكان گسترش يا محدود كردن موضوع اين رشته به خصوصيات اطلاعات بستگي دارد. چون اطلاعات علمي داراي برخي خصوصيات تمام انواع اطلاعات است، گاه پيشنهاد ميشود كه انفورماتيك بهعنوان علمي درباره اطلاعات به معناي عام آن مورد بررسي قرار گيرد. از سوي ديگر، اگر فهم اطلاعات علمي بهنحو غير قابل توجيهي فقط به اطلاعات اخذشده يا بهكار رفته در حيطه علوم محدود شود، بهدنبال آن، پيشنهادهايي براي خلق رشتههاي علمي جداگانه براي مطالعه هر نوع اطلاعات، مطرح خواهد شد (بهطور مثال، انفورماتيك رياضي، انفورماتيك جامعهشناسي، و انفورماتيك اقتصاد)كه قابل قبول نخواهد بود.
تحوّل انفورماتيك. انفورماتيك در مسير تكامل خود در نواحي مختلف اروپا تحولات گوناگوني داشته كه در كشورهاي روسيه، فرانسه، آلمان، و انگليس از ويژگي خاصي برخوردار بوده است.
روسيه. در سال 1962 براي نخستين بار واژه انفورماتيك توسط خاركويچ بهكار رفت. يك سال بعد، يعني در سال 1963، تمنيكوف پيشنهاد كرد كه انفورماتيك به حوزه علمي جامعي اطلاق شود كه جنبههاي گردآوري، تحويل، بازيابي، پردازش، و استفاده از اطلاعات را در برميگيرد. وي عقيده داشت كه چنين رشتهاي ميتواند در خودكارسازي، تله مكانيك، سنجش و محاسبه فنآوري، ارتباطات و مكانيابي راديويي، بيونيك، و سيبرنتيك بهعنوان نوعي محور مهم نظري عمل كند (1277:9). از سال 1970 مجله>اطلاعات علمي و فني< به >انفورماتيكا< تغيير نام داد. اصطلاح انفورماتيك در روسيه از بسياري جهات مترادف علم اطلاعرساني است، اما هدف مطالعات اين رشته در واقع همان است كه در روسيه فعاليتهاي اطلاعات علمي نام دارد.
فرانسه. واژه انفورماتيك در زبان فرانسوي وجود دارد، اما فقط براي ناميدن حوزه وسيعي به كار ميرود كه مرزهاي آن نامشخص است. لرميت در 1963 در اين باره مينويسد كه "واژه انفورماتيك كه در فرانسه ابداع گرديد و بهتدريج در مقياس جهاني پذيرفته شد، در آوريل 1966 توسط فرهنگستان علوم فرانسه به عنوان واژهاي جديد معرفي گرديد" . لرميت به نقل از روشه، رئيس شوراي اجتماعي و اقتصادي فرانسه، در اهميت انفورماتيك ميگويد كه انفورماتيك نيز، مانند تمام ابداعات بسيار مهم و استثنايي، تحولات عميقي را در ساختار حوزههاي مختلف مانند تعليم و تربيت، دولت، يا بخش خصوصي بهدنبال ميآورد.
بررسي واژهنامهها و متون تخصصي فرانسوي اين فرض را بهوجود ميآورد كه واژه انفورماتيك از زمينه كاربردي و فنّي محض مايه گرفته و به مفهوم كلّيتري تحول يافته است. بولنژه به وضوح اشاره ميكند كه با توسعه تجهيزات محاسباتي، و سپس نظامهاي بزرگ الكترونيكي، علم جديدي تولد يافت؛ و به همه فرايندهايي كه در بازيابي، گردآوري، و گزينش اطلاعات در همه حوزههاي دانش بشري بهكار ميرود اطلاق ميگردد.
علاوه بر اين، در فرانسه واژه انفورماتيك به يك رشته يا مجموعهاي از رشتههاي علمي اطلاق ميشود كه به آنچه در زبان انگليسي علم اطلاعرساني و در زبان روسي انفورماتيك خوانده ميشود نزديك باشد. اين گرايش مفهومي به سمت اطلاعرساني را در منابع گوناگون ميتوان يافت. به طور مثال، در >واژهنامه انفورماتيك< اصطلاح انفورماتيك واژه جديدي تعريف شده است كه به رشتههاي علمي و فرايندهاي فني كه با اطلاعات سروكار دارند اطلاق ميشود. جينگي (1970) در فرهنگ انگليسي ـ فرانسوي انفورماتيك، واژه انفورماتيك را معادل علم اطلاعرساني ميداند. چنين گرايشي به اين واقعيت منجر شده است كه تفاوت اساسي ميان محتواي موضوعي آنچه واژه روسي بيان ميدارد با آنچه واژه فرانسوي توصيف ميكند، بيشتر كمّي و ناظر بر ارزيابي نقش و جايگاه فنآوري رايانه در اين رشتههاي علمي باشد (374:8). گواه اين امر مقاله هبنستريت است كه در كنگره جهاني فدراسيون بينالمللي پردازش اطلاعات در 1968 در ادينبورگ انگلستان ارائه شد.
آلمان. واژه Dokumentation در ادبيات اين كشور ريشه عميقي داشته و مشتقات فراواني از آن برخاسته است. اما اين واژه نتوانسته است متخصصان آلماني را راضي كند. نارسا بودن آن هم بهسبب يكسويهبودن مفهوم آن و هم ارتباط نزديكش با مفهوم اطلاعات در فرايندهاي ارتباطات علمي بوده است. در واقع، اين واژه در زبان آلماني معني منابع موجود در حوزهاي خاص را يافته و به تازگي براي نامگذاري گونهاي ژورناليستي به كار ميرود.
در آلمان شرقي سابق، اين مشكل واژگاني با اطلاق نام Informatik به رشته علمي مربوط حل شد. كوبليتز مينويسد كه ما اصطلاح "انفورماتيك" را براي ناميدن علمي كه به بررسي مشكلات اطلاعات ميپردازد و نيز علمي كه دربرگيرنده همه اطلاعات معنايي است كاملاً مناسب ميبينيم. در هر حال، اين علم با علم "ارتباطات" در تضاد است. تا آنجا كه به حوزه "اطلاعات علمي" مربوط ميشود، هيچ راهي نيست جز اينكه عبارت علم اطلاعات را براي ناميدن رشته علمي مربوط به كار بريم، و عبارت "علم اطلاعات و اسناد" براي رشتهاي بهكار رود كه مورد نظر ماست و از نظر مرتبه در سطح علم كتابداري ـ كه موضوع آن "اطلاعات و اسناد" است ـ قرار دارد. اگر موضوع "علم اطلاعات" به "اطلاعات علمي" بينجامد، كلمه "انفورماتيك" را ميتوان همراه با اين كلمات به كار برد. در آلمان شرقي سابق، واژه Informatika با همين معني بهطور وسيع بهكار رفته است. كاهش بيشتر بار معنايي واژه "انفورماتيك" ممكن است به نقطهاي بينجامد كه اين واژه تبديل به جايگزيني براي ناميدن آنچه اكنون "علم اطلاعات و اسناد" ميناميم محسوب گردد.
متخصصان آلمان شرقي سابق كاربرد اين واژه را نميپذيرند، زيرا قبلاً براي ناميدن مفهوم ديگري بهكار رفته است. اين معنا در يكي از شمارههاي نشريه "بوروتكنيك اند ارگانيزاسيون" چنين گزارش شده است كه "انفورماتيك ترجمه فرانسوي نام امريكايي رشته صنعتي فنآوري محاسباتي" است و اين واژه با همين معني در آلمان پذيرفته شده است. نام انفورماتيك را قبلاً شركت "استاندارد الكتريك لورنز اِي.جي. اشتوتگارت" براي يكي از كارهاي اوليه خود بهكار برده بود، ولي بعداً آن را براي اين رشته جديد علمي نيز بهكار بردند. در دانشگاه كارلسروهه نيز در ابتداي سال جاري، مؤسسه انفورماتيك (فنآوري محاسبه) تأسيس شد.
همانگونه كه مشاهده ميشود، حد و مرز مفاهيم كاملاً روشن نيست. واژه فرانسوي Informatique كاملاً مترادف اصطلاح انگليسي علم رايانه نيست. علاوه بر اين، در فرهنگ انگليسي ـ فرانسوي جينگي، واژه انگليسي مورد اشاره برابر واژه فرانسويOrdinatique قرار گرفته است. شركت استاندارد الكتريك لورنز هم، در عمل، نظام منابع فني رايانهاي خود را Quelle ـSystem ـInformatik ناميد كه در اين نام، اصطلاح انفورماتيك با مفهوم فنآوري رايانهاي وارد زبان آلماني شد. در آلمان غربي سابق، متخصصان اين رشته ترجيح دادهاند كه اين حوزه علمي را "علم اطلاعات و اسناد" بنامند كه مترادف اصطلاح انگليسي Information and Documentation Scienceاست.
در آلمان غربي تعريف ديگري نيز از اين رشته علمي ارائه شده است. هولز انفورماتيك را عبارت از رشتهاي علمي ميداند كه به بررسي راه حل مسائلي در زمينه توسعه و كاربرد رايانهها ميپردازد. در اينجا، منظور فقط مسائلي است كه ممكن است در زمينه كاربرد رايانه پيش آيد. راه حل رياضي اين مسائل به حوزههاي فيزيك، فنآوري، يا صنعت و اقتصاد مربوط ميشود. در انفورماتيك، اين مسائل تا جايي مورد نظر است كه نياز روزافزون به حل ماشيني آنها توسعه زبانهاي برنامهنويسي و نظامهاي صنعتي را طلب ميكند. توسعه و تحولات صنايع برق و ارتباطات از اموري است كه در انفورماتيك مطرح است. از نمونه كارهاي اوليه حوزه انفورماتيك ميتوان توسعه زبانهاي برنامهنويسي، توسعه نظامهاي عملياتي صنعتي، توسعه ملزومات رايانهاي، و طراحي نظامهاي "انسان ـ ماشين" را نام برد.
مطالب پيشگفته بيانگر آن است كه در آلمان، اصطلاح انفورماتيك در نيمههاي شرقي و غربي با دو مفهوم متفاوت به كار رفته است. مثال بارز اين امر، كتاب ميخائيلوف و ديگران با عنوان مباني انفورماتيك است كه، طبق اظهار خود نويسندگان، در آلمان شرقي و غربي با دو عنوان متفاوت ترجمه شده است. در آلمان شرقي اين كتاب با عنوان >مباني انفورماتيك< ترجمه شد، اما در آلمان غربي همين كتاب با عنوان >مباني انفورماتيك: مباني علوم اطلاعات و اسناد<ترجمه و منتشر گرديد.
در آلمان غربي تلاش شد كه واژه انفورماتيك مجدداً تفسير شود. يكي از متخصصان آلمان غربي به نام سوميولويچ در سال 1971 اشاره كرد كه بيش از 1600 دانشجو به تحصيل در رشته انفورماتيك (يعني فنآوري رايانه و دادهپردازي) اشتغال داشتهاند. پريوادوزنت اشميت از دانشگاه كارلسروهه نيز اظهار ميدارد كه، بهنظر وي، در آينده سندپردازي يكي از تقسيمات فرعي انفورماتيك خواهد بود.
انگليس. از شواهد چنين بر ميآيد كه مفهوم انفورماتيك در اين كشور بيشتر با انواع نظامهاي محاسباتي گره خورده است. بر اساس مطالعات بخش انفورماتيك دانشگاه ادينبورگ انگليس، انفورماتيك شامل مطالعه ساختار، رفتار، و تعامل ميان نظامهاي محاسباتي طبيعي و مصنوعي است. از نظر اين دانشگاه، انفورماتيك رشته علمي جديدي است كه اهميت و نقشي حياتي در علوم، مهندسي، و جامعهشناسي دارد(4). اين مطالب نشان ميدهد كه در كشور انگليس، دانشمندان حوزه انفورماتيك بيشتر بر محاسبه و پردازش ـ اعم از آنكه توسط رايانه يا توسط انسان صورت گيرد ـ تأكيد دارند.
همانگونه كه بررسيهاي بهعملآمده توسط ميخائيلوف در مورد واژهشناسي انفورماتيك نشان ميدهد، با تمام تفاوتهايي كه ميان دانشمندان روسيه، انگليس، فرانسه، و آلمان در مورد مفهوم انفورماتيك وجود دارد، بهنظر ميرسد كه تمايل عمومي به سمتي است كه اصطلاح سندپردازي با اصطلاحات ديگري كه در ريشه آنها واژه اطلاعات بهكار رفته است جايگزين گردد يا بهصورت تركيبي به آنها افزوده شود. به همين سبب، ميخائيلوف و ديگران عقيده دارند كه اصطلاح انفورماتيك و معادلهاي آن در زبانهاي ديگر، واژهاي است كه به احتمال زياد براي ناميدن رشتهاي به كار خواهد رفت كه در حال حاضر شكل گرفته و به مطالعه ساختار و خصيصههاي كلي اطلاعات علمي و قوانين ارتباطات علمي ميپردازد